از پیامبر خدا در منابع شیعه و اهل تسنن روایت شده است که در جایی دیگر فرمود:روزگاری بیاید که مردم شان آنچنان از علما بگریزند که گوسفند از گرگ گریزد. در آن هنگام، خداوند آنها را به سه بلا دچار سازد : نخست آنکه برکت از مالشان بگیرد ، دوم: ستمگران را بر آنها مسلط سازد و سوم انکه بی ایمان از دنیا بروند .
یکی از اصحاب از پیامبر پرسید: یا رسول الله دین مردم شان چگونه خواهد بود؟پیامبر فرمود : زمانی بر مردم بیاید که هر کس دین خویش را به سختی حفظ کند . دینداری شان بسان کسی ماند که آتش در دست خود نگه دارد.
مهدی جان…
برای آمدنت نگاهمان تا دیروز سوی کعبه بود و حجاز، ولی این روزها نگاهمان سوی حرم عمه جانت زینب است….
عجل_لولیک_الفرج_بحق_زینبـــــ_س
? همه و از جمله عالمان نیازمند موعظهاند؛ حتی امیرالمؤمنین(ع) خود را از موعظه بینیاز نمیدیدند
?موعظه کلامی است که به دل نرمی و رقّت میدهد، قسوت را از دل میبرد، خشم و شهوت را فرو مینشاند، هواهای نفسانی را تسکین میدهد، به دل صفا و جلا میدهد. هیچ کس نیست که از موعظه بینیاز باشد و هیچ جامعهای هم نیست که احتیاج به موعظه نداشته باشد.
?ممکن است فردی از تعلیم شخص دیگری بینیاز باشد اما از موعظه او بینیاز نیست؛ زیرا دانستن، یک مطلب است و متذکر شدن و تحت تأثیر تلقین یک نفر واعظ مؤمن متقی قرار گرفتن مطلب دیگر است. میگویند علی علیه السلام به یکی از اصحابش میفرمود: عِظْنی مرا موعظه کن، و میفرمود: در شنیدن اثری هست که در دانستن نیست.
?باید همیشه گروهی شایسته مردم را موعظه کنند، به یاد خدا بیاورند، از غفلتی که از مرگ دارند بیرون بیاورند، مردم را متوجه آثار گناهانشان بکنند، از قبر و قیامت به مردم بگویند، مردم را به عدل الهی متوجه نمایند. این امری است لازم و ضروری و هیچ وقت جامعه از این بینیاز نیست.
? استاد مطهری، ده گفتار، ص۲۶۵-۲۶۴
? حضرت زهرا «عليها السلام» پس از رحلت رسول گرامي «صلي الله عليه و آله» تنها فردي است كه با همه وجود از طريق استدلال و محاجّه و تا مرز جهاد و شهادت در پايه گذاري مكتب تشيع تلاش ميكند و در غوغاسالاري سياسي و فرهنگي حاكم بر مدينه، تمدّني اصيل و مدنيّتي علوي را ترسيم و حمايت نمود و در فرهنگ سازي تشيع نقش اساسي بازي كرد. در شرائطي كه فرياد علي «عليه السلام» در گلو ميپيچيد، نداي فاطمه زهرا «عليها السلام» در مسجد مدينه در حضور عام مردم بلند بود. در شرائطي كه علي «عليه السلام» شمشير غلاف نموده بود، فاطمه زهرا «عليها السلام» در برابر خليفه جور زمان خود ايستاده بود و قيام لله داشت. يعني علي «عليه السلام» در قعود لله بود و فاطمه «عليها السلام» در قيام لِلهِ بود و نتيجه همين قيام الهي تعريف مكتب تشيع و رسوائي منافقين و مرام فكري آنان بود.
? وَ لَعَمْري لَوْلا فاطِمَةُ «عليها السلام» لَمْ يُعْرَفِ المُنافِقُونَ الضَّالُّونَ الَّذينَ تَقَمَّصُوا الخِلاْفَةَ الْكُبْري، وَ عَمُوا عَنْ نَصِّ الوِلاءِ، وَ اَغْضَبُوا رَبَّ العلِيَّ، إِذْ كانَتْ «عليها السلام» تَرْغَمُ أَنْفَ المُعانِدينَ بِحُجَّتِها، وَ تَفْحُم مُغالِطيهِمْ بِبَراهينِها، وَ تَرْفَعُ لِثامَ النِّفاقِ عَنْ وُجُوهِهِمْ بِخَطاباتِها.
[و به جان خود سوگند ميخورم كه اگر فاطمه «عليها السلام» وجود نمي داشت، منافقان گمراهي كه به زور، پيراهن خلافت را بر تن كردند و نصوص ولايت را ناديده گرفتند شناخته نمي شدند، زيرا حضرتش توانست بيني معاندان و سركشان را با حجتهاي خود به خاك بمالد، غلطاندازي و اشتباه كاريهاي آنان را با براهين و دلايل روشن خود سركوب كند و نقاب نفاق را با سخنرانيهاي خود از چهره آنان به يك سو زند.]
فرهنگ_فاطمیه ، الفبای شخصیتی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
? قال الامام المهدى عليه السلام:
? إنّي أمانٌ لأِهلِ الأرضِ كَما أنَّ النُّجُومَ أمانٌ لأِهلِ السَّماءِ؛
? حضرت امام مهدى عليه السلام فرمودند:
? من مايه امان اهل زمينم؛ چنان كه ستارگان مايه امان اهل آسمان اند.
? بحار الأنوار ، ج 78 ، ص 380.