اسحاق بن غالب از امام_صادق علیه السلام نقل كرد كه فرمود:
«پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله، از دنيا رفت و در ميان امت خود، كتاب_خدا و وصى خويش علی_بن_ابى_طالب علیه السلام، اميرالمؤمنين و پيشواى متقين و حبل اللَّه المتين و دستاويز محكم (غير قابل گسستن) را گذارد؛ پيمانى استوار گرفت كه اين دو با هم هستند و هر كدام گواه ديگرى است؛
و امام، زبان گويای قرآن است و بیان می کند كه چه چيز را خدا بر بندگان واجب نموده؛ از قبيل:
اطاعت خدا و اطاعت امام و ولايت او و حق واجبش كه عبارت است از: كامل شدن دين و اظهار امر و احتجاج به دليل و درخشش به نورى از گنجينه برگزيدگان.
خداوند بوسيله ائمه هدى از خاندان نبوت، دين خود را روشن نمود و راه رستگارى را واضح كرد و بوسيله آنها، گنجينه هاى دانش خود را گشود.
هر كس از امت محمد صلی الله علیه وآله، که آشنا به حق واجبِ امام خود گرديد، [آنگاه] شيرينى طعم ايمانش را چشيد و ارزش اسلام خويش را درک كرد؛
زيرا خدا امام را رهبر خلق و حجت بر جهانيان قرار داده؛ او را مفتخر به تاج وقار نموده و به نور خويش منور گردانيده؛
با ريسمانى ناگسستنى او را به آسمان پيوند داده است.
نمیتوان به مقامات آخرت و آنچه خداوند به بندگان ارزانى می دارد رسيد؛ مگر از راه پيروى_امام. و اعمال بندگان پذيرفته نيست مگر با معرفت او.
امام گره های مشكل دين و رمزهاى پيچيده ی سنت و پيش آمدهاى نامعلوم زندگى را حل می كند…»
بصائر الدرجات، ص۴۳۲؛ غاية المرام، سيد هاشم بحرانی، ج۲، ص۳۴۰؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۲۵، ص۱۴۷.